من بودن اینقدر سخته که دلم میخواد ازش استعفا بدم. بشم یکی دیگه. یدونه ازین دختر معمولیا با انتظارات ساده از زندگی که عاشق میشن و ازدواح می کنن و توی خونه خانه داری می کنن و همینطوری ساده راضین! یا حداقل بشم یکی ازین دخترای سطحی که فان با پسرا می گردن و استاندارد های بالا برای وقت گذروندن ندارن و صرفا می خوان تفریح کنن. چیزی که من هستم خیلی سخته! دیگه خسته شدم. دوست دارم یه مدت مرخصی بگیرم. نه خودم و نه هیچ کسی ازم انتظاری نداشته باشه.
درباره این سایت